حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

/شهر من//شهر کاغذی من//عصر رویاهای زندگی//سکانس ناتمام زندگی/

/شهر من/
شهر من خواب زده در دل او ماه زده
شهر من تاریکو اما نورانیست یک جمله از این بیت چراغانیست
شهر من سوت کور نیست ولی جای او در دل مهتاب ولی
شهر من فریاد خاموش دارد دو سه بیت شعر فراموش دارد
شب من تارو غمین هست ولی صبحش چقدر غزل سرائیست ولی
بازی دل دلو دلبر دارد یک نفر حال پریدن دارد
نقطه ها هم سر بستن شعرم با هم سکوی شمردن ز بیت ها دارند
شاعر-حسام الدین شفیعیان
/شهر کاغذی من/
شهر من جایی هست پشت دریای اقاقی های مجنون
پشت لبخند نگاهی مدفون
شهر من جایی در دل غمهای منست
این بدین عمر که تنهایی من شهر منست
شهر من کاغذی از دفتر داشت
رودی از گفتنو از خفتن داشت
شاعر-حسام الدین شفیعیان

/عصر رویاهای زندگی/
فشنگت را گذاشتی بر روی شقیقه فراموشی ام
و من شلیک ناتمامی بودم از فراموشی خاطرات
من در رویاها زندگی کردم عاشقی خیال انگیز از برای آرزوهای قصه نویسی خسته
من زندگی را نقاشی کرده ام
و تو برایم چایی از عصری در فراموشی زندگی شده ای
حسام الدین شفیعیان

/سکانس ناتمام زندگی/

سکانس ناتمام زندگی بود هنر

جایی در قلم خوردگی زده از خوره مغزی با ایست ممتد بود هنر

هنر زیبا میساخت اما تلخ شاید سازه اش با جانو تن بود هنر

روی قاب عکسی از ایست مغزی

نوشته بود تیتر زندگی بود با سختی

حسام الدین شفیعیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد